وصیتنامه ی حسین پناهی...

قبر مرا نیم متر کمتر عمیق کنید تا ۵٠ سانتی متر به خدا نزدیک باشم... 

بعد از مرگم انگشت های مرا به طور رایگان در اختیار اداره ی انگشت نگاری قرار دهید...

به پزشکی قانونی بگویید روح مرا کالبد شکافی کند،من به ان مشکوکم! 

ورثه حق دارند با طلب کاران کتک کاری کنند! 

عبور هر گونه کابل برق،تلفن،لوله ی اب یا گاز از داخل گو اینجانب اکیدا ممنوع! 

بر قبر من پنجره بگذارید تا هنگام دلتنگی گورستان را تماشا کنم... 

کارت شناسایی مرا لای کفنم بگذارید...شاید انجا لازم شد! 

مواظب باشید یه طابوت من اگهی تبلیغاتی نچسبانند! 

روی تابوت و کفن من بنویسید:"این عاقبت کسی است که زگهواره تا گور دانش بجست...!" 

دوست ندارم مردم قبرم را لگد مال کنند؛در چمنزار خاکم کنید! 

کسانی که زیر تابوت مرا می گیرند باید هم قد باشند! 

شماره ی تلفن گورستان و شماره ی قبر مرا به طلبکاران ندهید... 

گواهی نامه ی رانندگیم را به یک ادم مستحق بدهید...ثواب دارد! 

در مراسم ختم من گاز اشک اور پخش کنید تا همه به گریه بیفتند...! 

از اینکه نمی توانم در مجلس ختم خود حضور یابم قلبا پوزش می طلبم!!

اینم از ماه آخر پاییز...

کم کم داریم میریم تو فصل زمستون

نمیدونم چرا امسال زودتر از سالهای پیش منتظر تولدمم........